English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6988 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cog down U به سمت پایین نورد کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
breast U نورد پایین
roll U نورد کردن
rolled U نورد کردن
rolls U نورد کردن
hot roll U نورد کردن داغ
bar work U نورد کردن میله
cold reduce U نورد کردن در حالت سرد
cold roll U نورد کردن در حالت سرد
mill U نورد کردن فرز کردن اسیاب
mills U نورد کردن فرز کردن اسیاب
downhaul U پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depress U پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses U پایین دادن لوله پایین اوردن
down U سوی پایین بطرف پایین
to let down U پایین کردن
let down U پایین کردن
go dan barai U رد کردن از پایین
flag U سنگفرش کردن پایین افتادن
flags U سنگفرش کردن پایین افتادن
remitting U به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
remitted U به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
to drive on dimmed [dipped] headlights U با نور پایین رانندگی کردن
down line U بار کردن پایین خطی
remit U به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
to come down with a run U پایین افتادن افت کردن
remits U به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
bottom U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
bottoms U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
to push down U بطرف پایین هل دادن یا پرت کردن
debase U مقام کسی را پایین بردن پست کردن
to switch on the dipped [dimmed] headlights U چراغ نور پایین [ماشین] را روشن کردن
timber hitch U گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
debases U مقام کسی را پایین بردن پست کردن
debasing U مقام کسی را پایین بردن پست کردن
to weigh down U سنگینی کردن بر پایین اوردن شکسته شدن
debased U مقام کسی را پایین بردن پست کردن
carriage U نورد
carriages U نورد
drum U نورد
inking roller U نورد
roller U نورد
rolls U نورد
rollers U نورد
rolled copper strips U مس نورد
drummed U نورد
rolled U نورد
beam U نورد
roll U نورد
beams U نورد
carriage control U کنترل نورد
mill U کارخانه نورد
grooved roll U نورد شیاردار
carriage return U بازگشت نورد
roller U قرقره نورد
universal roll U نورد یونیورسال
rollers U قرقره نورد
center disc roll U نورد دیسکی
warp beam U نورد بالا
cosmonaut U کیهان نورد
mills U کارخانه نورد
sailors U دریا نورد
cosmonauts U کیهان نورد
blooming roll U نورد شمشه
breaking down roll U نورد شکست
alpinist U کوه نورد
mountaineer U کوه نورد
mountaineers U کوه نورد
dummy roll U نورد کور
blooming train U مسافت نورد
sailor U دریا نورد
roughing roll U پیش نورد
break down roll U پیش نورد
rolling U نورد زدن
rolling mill U دستگاه نورد
seafarers U دریا نورد
seafarer U دریا نورد
continous rolling U نورد دائمی
roll stand U مقام نورد
shipper U دریا نورد
sheet roll U نورد ورق
sailer U دریا نورد
seagoer U دریا نورد
seagoing U دریا نورد
shipman U دریا نورد
roll pass U رخده نورد
cragsman U کوه نورد
cr U بازگشت نورد
roll pass U کالیبر نورد
cross country mill U نورد چلیپایی
cross roll U نورد عرضی
roll piercing process U روش نورد مایل
wire rolling mill U دستگاه نورد سیم
plate mill U غستگاه نورد صفحه
cogging stand U مقام دستگاه نورد
blooming stand U مقام پیش نورد
roughing stand U مقام پیش نورد
cogging mill U دستگاه نورد شمشه
rolled iron or steel U فولاد نورد خورده
seamanlike U مثل دریا نورد
sheet mill stand U مقام نورد ورق
hot strip mill U مسیر نورد گرم
muck mill U دستگاه نورد فولاد
wire rod mill U کالیبر نورد سیم
roll housing U پایه دستگاه نورد
drawing mill U دستگاه نورد کششی
compressed asphalt U اسفالت نورد شده
tube rolling U نورد کاری لوله
beam rolling mill U نورد کاری تیر
rolled glass U شیشه نورد خورده
breaking down stand U مقام پیش نورد
cold rolling mill U دستگاه نورد سرد
plug mill U دستگاه نورد توپی
plate roll U غستگاه نورد صفحه
rolled profile U نیمرخ نورد خورده
tire rolling mill U دستگاه نورد لاستیک
tire mill U دستگاه نورد لاستیک
cogging stand U مقام پیش نورد
intermediate roll stand U مقام نورد میانی
slabbing mill U دستگاه نورد لوحه
ingots slab mill U دستگاه نورد لوحه
single stand mill U دستگاه نورد یک مقامه
chilled roll U نورد سخت کننده
carriage control tape U نوار کنترل نورد
manufactoring tape milling machine U دستگاه نورد صنعتی
narrow strip mill U نورد نوار باریک
corrugated rolling mill U دستگاه نورد ورق موجدار
double two high rolling mill U دستگاه نورد مضاعف دوبل
wide strip mill U دستگاه نورد نوار پهن
armor plate rolling mill U دستگاه نورد ورق زرهی
hot rolled strip U باریکه نورد شده داغ
smoothing rolls U دستگاه نورد نرم کننده
cogging mill train U مسیر دستگاه نورد شمش
cogging roll U دستگاه نورد اولیه شمش
bar mill U دستگاه نورد میله گرد
continous rod mill U دستگاه نورد سیم دائمی
sheet roller U کارخانه نورد ورق فلزی
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
platen U نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
fielder U بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
platen U صفحه پهن فلز قالب ریزی و ریخته گری نورد ماشین تحریر و غیره
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
submiss U پایین
subteen U پایین تر از سن 31
lower U پایین
lower most U پایین تر
de- U پایین
lower limit U حد پایین
low level U پایین
bottoms U پایین
tailwater U پایین اب
further down U پایین تر
hypogenous U پایین رو
subatmospheric U پایین تر از جو
infara U پایین تر
neath or neath U پایین تر
neath or neath U پایین
infara U پایین
shitu U پایین
bottom U پایین
underneath U پایین
bal U از مچ پا به پایین
vide infara U پایین
sub- U یا پایین تر
down U پایین
flat U پایین
lowering U پایین تر
shortest U پایین تر
lowered U پایین تر
lowers U پایین تر
below <adv.> U در پایین
lower U پایین تر
below U پایین
dowm U پایین
beneath U پایین
shorter U پایین تر
flattest U پایین
beneath U پایین تر
hereinafter [formal] <adv.> U در پایین
down stairs U پایین
short U پایین تر
hereafter <adv.> U در پایین
thereinafter [archaic or formal] <adv.> U در پایین
low U پایین
degrades U پایین دادن
degrade U پایین دادن
down stroke U ضربه رو به پایین
dim light U نور پایین
face down feed U خورد رو به پایین
nutant U پایین افتاده
disrate U پایین اوردن
catabatic U پایین اینده
shuts U پایین اوردن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
2مهرآسا
1Arousing
1pedal pamping
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com